مسؤل خوابگاه دخترا همه دخترا رو جمع میکنه، میگه: دیشب یه مرد اومده بوده تو خوابگاه. همه میگن: وااای... یکی میگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه میگه: اینطور که فهمیدیم این مرده رفته بوده تو اتاق یکی از دخترا. همه میگن: وااااای... یکی میگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه میگه: تازه، یه کاپوت هم پیدا شده. باز همه میگن: واااااای... یکی میگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه ادامه میده: ولی گویا اون کاپوت سوراخ بوده. همه میگن: هه هه هه... یکی میگه: وااااای
قاضی به شاهد که یه ترک بود میگه: لطفا" برید تو جایگاه شهود و کتاب انجیل رو بگیرید دستتون و قسم بخورید که راست میگین. ترکه میره جایگاه شهود و انجیل رو میگیره دستش و بلند میگه: این تو کون آدم دروغگو!!!!!!!!
* یه شب تو کلانتری، افسر نگهبان و استوار حوصلهشون سر رفته بود. افسره گفت: پاشو برو یکی رو الکی بگیر بیار یه کم سر کارش بزاریم. استواره میره و یه ترکه رو میگیره. افسر نگهبان میگه: این مرتیکه چیکار کرده؟ استوار میگه: جناب سروان، تو قهوهخونه با کیرش داشت چایی هم میزد. ترکه میگه: جناب سروان، به خدا دروغ میگه، اولا مگه من خرم که با کیرم چایی داغ رو هم بزنم؟ دوما چیز من گنده است و تو استکان نمیره! سوما اگه باور نمیکنید، یه لیس از کیرم بزنید، اگه شیرین بود منو بندازین زندان!
به ترکه میگن یه فحش باحال بده. میگه: نافم تو چشت. میگن: بیمزه.... اینم شد فحش؟ ترکه میگه: آخه وقتی نافم بره توی چشت، کیرم میره توی دهنت.
به قزوینیه میگن: آدرس سایتتو بده. میگه: دمرو، دمرو، دمرو، دات کون، دات کان
یه اردبیلی با یه اردکانی دعواش میشه، میگه: ارم به ارت در، بیلم تو کونت!
یه روز یه ترکه یه دختره رو میکنه و دختره هم حامله میشه. دختره ناراحت میشه و میگه: باید بیایی و منو بگیری. ترکه میگه: حالا باید چیکار کنم؟ دختره میگه: باید بیای خواستگاری. خلاصه ترکه میره خواستگاری و ننه بابای دختره میگن: ما باید خوب فکر کنیم و بعد به شما جواب میدهیم. بعد از یه هفته ترکه برای جواب میره. بابا دختره میگه: ما با بزرگان و ریشسفیدهای فامیل مشورت کردیم و نتیجه گرفتیم که: حاضریم بچه حرومزاده داشته باشیم ولی داماد ترک نداشته باشیم!
یه پسره عروسی کرده بود و شب زفاف بود و پسره هم بلد نبود که چهکار باید بکنه. به باباش جریان رو گفت و باباش هم یه بیسیم داد به پسره و یه بیسیم هم خودش برداشت و گفت: ناراحت نباش، با این بیسیم لحظه به لحظه بهت میگم که باید چه کار کنی! پسره رفت توی اتاق. باباش گفت: لخت شو... اونو هم لخت کن... ماچش کن... حالا همون چیزی رو که هم من دارم و هم تو، بکن توی سوراخش... پسره هم بیسیم رو کرد توی سوراخ!
ترکه میره پیش یک دکتر تهرونی، میگه: آقای دکتر، از وقتی که به سن پنجاه سالگی رسیدم دیگه روزی سه دفعه بیشتر نمی تونم کس بکنم! دکتره شاکی میشه، میگه: ببینم تو اومدی دکتر یا اومدی کونِ منو بسوزونی؟!
یه ایرونی، یه آلمانی، یه اسپانیایی و یه ترکه
سوار هواپیما بودن که زیر هواپیما درمی ره، همه، حتی خلبان، از میله بالای هواپیما آویزون می شن، خلبان می گه: یکی از شماها باید از هواپیما بپره بیرون، ترکه یه می گه: من می پرم به یه
شرط: همه تون برام کف بزنین، همه براش کف می زنن و سقوط می کنن!!!
ترکه داشته تو خیابون میرفته، یه انگلیسیه ازش میپرسه:Sorry, do you know what time it is? ترکه هم که تو انگلیسی بیلمزِ بیلمز بوده، برمیگرده میگه: ایلده من که نفهمیدم چی گفتی، ولی محض احتیاط، کس ننه خوار کسدهت!